سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس غفلت کرد، نادان ماند . [امام علی علیه السلام]

انتظار

 
 
متمهدیان و مدعیان مهدویت (1)(چهارشنبه 86 دی 26 ساعت 12:0 صبح )

  (نگاهى تاریخى به دعاوى و نسبت‏هاى دروغین مهدویت)

مقدمه

اندیشه مهدویت، از زمان پیامبر(ص) و امامان(ع) تاکنون، همواره در جامعه اسلامى راسخ و پویا بوده است. این واقعیت به گونه‏اى در جامعه اسلامى مشهور شده است که کسى نمى‏تواند به سادگى منکر آن شود.

متأسفانه این امر در طول تاریخ، دچار آسیب‏هایى، از جمله مدعیان دروغین شده است. همین امر، دستاویزى براى برخى از به اصطلاح روشنفکران وهابى و غیر وهابى شده، تا اصل مهدویت و اعتقاد به مهدى موعود(عج) را زیر سؤال برند.(1) حال این که این مدعیان با اغراض و انگیزه‏هاى خاصى به وجود آمده‏اند و طبق اعتقاد امامیه، هیچ کدام مورد قبول نیستند.

در طول تاریخ، مدعیان دروغین فراوان بوده‏اند؛ که از مقام نیابت خاصه، تا مهدویت و از آن فراتر، تا مقام الوهیت را براى خویش ادعا کرده‏اند و هر کدام به اندازه دایره تبلیغ خود، مریدانى به دست آورده‏اند. گرچه ارباب معرفت و تقوا و مؤمنین آگاه، در هر عصرى وجود دارند؛ اما عناصر بى‏حقیقت و شیادان جاه‏طلب و دنیاپرست، در طول تاریخ از عقیده و ایمان مردم نسبت به معبود واقعى، رهبران الهى، شؤون دینى و حقایق آسمانى سوء استفاده کرده و خود را به دروغ داراى مناصب معنوى جلوه داده‏اند و ادعاى کذب نموده‏اند.

اعتقاد به مهدى، یعنى اعتقاد به شخصى که زمین پر از ظلم و جور شده را پر از عدل و داد مى‏کند. این اعتقاد در روایات نقل شده از شیعه و سنى موجود است. به همین جهت عده‏اى با عوامل و انگیزه‏هاى مختلف، که به آنها اشاره خواهد شد، در طول تاریخ اسلام، به دروغ ادعاى مهدویت کرده‏اند یا نسبت مهدویت به کسى داده‏اند. اینان در متون اسلامى، به نام متمهدیان یا مدعیان دروغین مهدویت، نامیده شده‏اند.(2)

مردمى که تحت فشار حکومتى ظالم بوده‏اند، به مجرّد نغمه‏اى با عنوان مهدویت، با آن هم‏ساز شده و بدون تحقیق، شتابان مى‏پذیرفتند

از نظر شیعه، مهدى از آل‏محمد(ص) و از فرزندان امام حسین(ع) یعنى نهمین نسل از اوست و فرزند امام حسن عسکرى(ع)، که در نیمه شعبان سال 255 ق. به دنیا آمده است؛ او زنده است و ظهور خواهد کرد.

البته خود دعاوى مهدویت، از مسائلى است که ثابت مى‏کند داستان مهدویت و ظهور یک مصلح غیبى، از موضوعات مسلمى بوده که عموم مسلمانان بدان اعتراف داشته‏اند. از این روست که عده‏اى در طول تاریخ خود را به عنوان مهدى موعود معرفى مى‏کرده‏اند. این خود از دلایل روشن اصالت مهدویت است؛ چرا که اگر اصالت نداشت، هرگز تقلبى آن یافت نمى‏شد؛ چون همواره نسخه تقلبى را مى‏سازند، تا به جاى نسخه اصل جا بزنند. مثلاً 5000 ریالى یا 10000 ریالى تقلبى وجود دارد؛ ولى هرگز 7000 ریالى تقلبى نبوده؛ چون هر چیزى که اصالت و واقعیت ندارد، تقلبى آن مفهوم ندارد.(3)

از این رو باید مدعیان دروغین و نسبت‏هاى دروغى که به امام زمان یا غیر او داده شده، بیان شود و براى پیشگیرى از فریب خوردن مردم، علاوه بر توصیف حضرت ولى عصر(عج) به اسم و رسم خود و پدرانش و خصوصیات شکل و اندامش، نشانه‏هایى هم براى ظهور آن حضرت ذکر شود؛ تا عده‏اى با اغراض متفاوت مدعى این امر مهم نشوند.

فریب جلوه سالوسیان مخور، کاین قوم                                   امیدشان به خدا نه، به سیم و زر بسته است

به رغم داعیه‏داران غیب و کشف و شهود  خُمى که مخزن سِرِّ خداست، سربسته است(4)

هدف نگارنده این پژوهش، اثبات اصالت و حقانیت مهدویت از نگاه امامیه است. بر همین اساس، به معرفى متمهدیان و مدعیان مهدویت مى‏پردازیم؛ تا ضمن برداشتن گامى مؤثر در راستاى آن هدف، چهره منجى واقعى، که بشر از روزگاران کهن در انتظار اوست، شناخته شود. آنچه این نوشتار در صدد بیان آن مى‏باشد، چند امر است:

اول: قائم همان مهدى(عج) است.

دوم: او آخرین حلقه از معصومین(ع) است.

سوم: فرزند امام حسن عسکرى(ع) است.

چهارم: خروج او بعد از دو غیبت صغرا و کبرا مى‏باشد.

این مطالب با صراحت در روایات ائمه(ع) پیش از امام صادق(ع) نقل شده است.(5)

پنجم: هیچ یک از نشانه‏هاى ظهور امام مهدى(عج) در زمان حیات افراد مدعى مهدویت رخ نداده است.(6)

ششم: همگى این افراد از دنیا رفته‏اند.(7)

هفتم: هیچ یک از ایشان در آخرالزمان به سر نبرده‏اند؛ در حالى که فرا رسیدن آخرالزمان، شرط ظهور امام مهدى(عج) است.(8)

هشتم: هیچ کس ندیده که آنان زمین را پر از عدل و داد کنند؛ چنان که از ستم و جور پر شده باشد.(9)

انگیزه‏هاى مدعیان:

اصولاً اعتقاد به ابر مرد نجات دهنده بشر، عقیده‏اى دیرین است. ملت‏هاى مظلوم و اقوام ستمدیده، که توان انتقام‏جویى و تلافى مظالم ستمکاران را نداشتند، در ضمیر ناخود آگاه خود، همواره یک رهاننده و نجات دهنده را مى‏جستند؛ تا روزى به پاخیزد و ظالمان و بیدادگران را از میان بردارد و جهان را پر از عدل و داد کند.

هر قوم و ملتى که بیشتر تحت فشار ظلم و ستم قرار گیرد، عقیده به مهدى و نجات دهنده در وى راسختر مى‏گردد.

کسانى که با این انگیزه ادعاى مهدویت نموده‏اند، شاید قصد سوئى هم نداشته‏اند؛ بلکه مى‏خواستند به این وسیله از ستمکاران انتقام گیرند و اوضاع ملت خویش را اصلاح نمایند.

هیچ یک از ایشان در آخرالزمان به سر نبرده‏اند؛ در حالى که فرا رسیدن آخرالزمان، شرط ظهور امام مهدى(عج) است.

مشکل این گروه این است که صبر و تحمل ندارند، تا مهدى حقیقى ظهور کند؛ از این رو دنبال منجى مى‏گردند و عده‏اى هم از این مسئله استفاده مى‏کنند و با کمک دیگران، براى رسیدن به هدف خود، مدعى مهدویت مى‏شوند؛ مثل گروه‏ها و فرقه‏هایى که در شمال آفریقا به وجود آمدند؛ که به تفصیل هر کدام را معرفى خواهیم کرد.

گاهى برخى از عوام هم از روى دشمنى، به رویارویى اسلام برخواسته و با ایجاد هرج و مرج و سوء استفاده از اوضاع پریشان، تکیه بر کرسى ریاست زده‏اند. اینان گاهى آلت دست استعمارگران خارجى و عامل اجراى اهداف شوم آنها مى‏شوند و ضمن خوش خدمتى به آنها، خودشان هم با جمع کردن مریدانى، با اعتقادات خاص، مدعى مهدویت و الوهیت مى‏شوند؛ مانند بابیه، بهائیه و قادیانیه. این گروه با سیاست گام به گام، ابتدا ادعاى بابیت از ناحیه مهدى حقیقى کرده و بعد از این که مریدانى به دست آورده‏اند، ادعاى مهدویت را مطرح و گسترش داده‏اند.

برخى به هواى ریاست، از طریق سوء استفاده از احادیث مربوط به مهدى موعود(عج) و تحریف آنها و فریب دادن افراد ساده لوح، مدعى مهدویت و مقام امامت شده و از جهل عوام و نادانى مردم ظاهربین و بى‏بصیرت، براى جاه‏طلبى و دنیاپرستى خود و رسیدن به هدف عادى و دنیوى خود، از عقاید پاک و بى‏آلایش مردم بهره‏بردارى نموده‏اند و باعث تفرقه، جدایى و انحراف مردم از اسلام شده‏اند، مانند فرقه کیسانیه.

گروهى هم که درست مطالب مهدویت براى آنها هضم نشده، به سوى عده‏ایى مى‏رفتند که حتى خودشان هم ادعاى مهدویت نداشته‏اند و از این ادعا بیزارى مى‏جستند؛ ولى با همه این اوصاف، گروهى از روى نادانى، به خاطر شدت گرفتارى یا با انگیزه غلو و شاید هم با عجله، مى‏گفتند او امام مهدى مى‏باشد؛ مثل فرقه سبائیه و برخى فرقه‏هاى دیگر، که هر امام شیعى، در زندگى یا مرگ، از نظر یکى از فرقه‏هاى شیعى مهدى تلقى گردید و در مورد مرگ او گفته‏اند که دوباره باز خواهد گشت.

در مجموع، علل ادعاى دروغین مهدویت را مى‏شود در چهار عنوان بیان کرد:

الف) سوء استفاده از شرایط به وجود آمده در عصر خفقان؛

مردمى که تحت فشار حکومتى ظالم بوده‏اند، به مجرّد نغمه‏اى با عنوان مهدویت، با آن هم‏ساز شده و بدون تحقیق، شتابان مى‏پذیرفتند. در این صورت، مدعى مهدویت، با استفاده ابزارى از نیاز مردم، پى اهداف دنیوى خود حرکت مى‏کند.

ب) کسب پیروزى بر دشمنان؛

گروهى هم با سعى و تلاش و ایجاد امید به پیروزى در پیروان خود و تقویت روحیه آنان و تکیه بر روایاتى که مى‏گوید: مهدى جهان را از عدل و داد پر مى‏کند، مدعى این مقام مهم مى‏شدند.

ج) کسب منافع مادى؛

عده‏اى با ادعاى مهدویت، در پى جمع‏آورى اموال مسلمین از بیت‏المال بودند.

د) پشتیبانى برخى قدرتها از چنین ادعاهایى؛

حکومتها مدعى مى‏شدند که او مهدى است؛ آن وقت مهدى دروغین را مى‏کشتند و اعلام مى‏کردند که مهدى از بین رفته و رفع نگرانى شده و دیگر خطرى حکومت را تهدید نمى‏کند.(10)

حال با توجه به عوامل و انگیزه‏هاى یاد شده، در این پژوهش، گروه‏ها یا فرقه‏هایى که مهدویت را به دروغ به یک امام یا غیر امام نسبت داده‏اند؛ یا خود مدعى مهدویت شده‏اند را نقد و بررسى مى‏کنیم. این گروه‏ها را با توجه به ترتیب زمانى، به دو بخش تقسیم مى‏کنیم.

هیچ یک از نشانه‏هاى ظهور امام مهدى(عج) در زمان حیات افراد مدعى مهدویت رخ نداده است.

بخش اول، فرقه‏ها یا گروه‏هایى که قبل از امامت حضرت ولى عصر(عج) مدعى مهدویت شده‏اند؛

بخش دوم، مدعیان و متمهدیان بعد از امامت حضرت ولى عصر(عج)؛

گرچه هر کدام از این گروه‏ها به تفصیل در کتب ادیان و مذاهب یا کتابهاى رجالى و تاریخى مورد بررسى قرار گرفته‏اند؛ ولى به صورت دسته‏بندى شده و یکجا مورد ارزیابى قرار نگرفته‏اند. در این نوشته، این فرقه‏ها با توجه به نگاه تاریخى دسته بندى و مورد بررسى قرار گرفته است.

ان شاءا... با معرفى این مدعیان فریبکار و فرقه‏هاى دروغین مهدویت، مهدى موعود(عج) اصلى شناخته شود و سره از ناسره تفکیک شده و امامیه از تهمتها و افتراها مبرا گردد.

                                                                                                                                محمدرضا نصورى

                                                                                                                       

          ادامه دارد...


 پی نوشت ها:

1. اصول مذهب‏الشیعة الامامیة الاثنى عشریة عرضٌ و نقدٌ، دکتر قفارى، انتشارات دارالرضا، سه جلدى، جلد 2، ص 1123 - 999.

2. تاریخ عصر غیبت، مسعود پور سید آقایى و دیگران، ص 406، چاپ اول، 1379، انتشارات حضور، قم.

3. او خواهد آمد، على‏اکبر مهدى‏پور، ص 139، ویرایش دوم، چاپ دهم، پاییز 1379، انتشارات رسالت.

4. سیماى مهدى موعود(عج) در آیینه شعر فارسى، استاد محمدعلى مجاهدى، ص 256، چاپ اول، انتشارات جمکران، زمستان 1380.

5. این روایات در کتاب منتخب الأثر فى الامام الثانى عشر، تألیف آیت‏ا... لطف‏ا... صافى گلپایگانى، فصل اول، باب 4، ص 97، تحت عنوان «الائمة اثنا عشر اولهم على(ع) و آخرهم المهدى(ع)» و باب 5، ص 103، تحت عنوان «والائمة اثناعشر و آخرهم مهدى» آمده است. (انتشارات معصومیه، چاپ دوم، 1421 ق).

6. در انتظار ققنوس، سیدثامر العمیدى، ترجمه و تحقیق مهدى على‏زاده، ص 216، انتشارات مؤسسه امام خمینى(ره)، چاپ اول، زمستان 1379.

7. همان.

8. همان.

9. مهدى منتظر در اندیشه اسلامى، سید ثامر العمیدى، ترجمه محمدباقر محبوب القلوب ص 331، چاپ دهم 1380 پائیز، انتشارات جمکران.

10. غالیان، نعمت‏ا... صفرى فروشانى، ص 227-226 (با کمى تغییر)، انتشارات بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1378.